صبح ِ ساعت هفت
يك جوانك
با موتورگازي و
سرعتي سرسام آور
كوفت خودرا
به مابقي هاي بشر
درحالي كه ديشب
يك جوان ديگري
تا صبح ميماليد آنجايش را
به آنجاي دختري تازه بالغ
شايد در همان موقع كه آب فاضلاب خانه ما
خانه را برداشت
برادر رفت
زنگ اول ساعت هفت صبح امروز
مي گفتند امتحان دارد