آهود، آحود

14:35

چینی خیلی پیچیده است. نشستم یه تقویم چینی بنویسم. دهنم سرویس شده. بگذریم که تقویمشون مثل تقویم قمریه و 355 روزه ولی جلو نمیزنه چون هر یه تعداد سال در میون یهو سالشون سیزده ماهه میشه. اینا به کنار!
به این دوستم که از قضا چینیه میگم اینا چیه و یه سری چیز عجیب براش میفرستم. میگه اینا counting symbol تو چینی مثل numbers. میگم خوب اینایی که من نوشتم یعنی چند. میگه لایک نامبرز... نات ایکوال! یعنی که برو تو ساده ایی نمیفهمی که شمارش غیر عدد هم داریم.
بعد ازش میپرسم چرا SPACE ندارین شما؟ میگه یعنی چی؟ جملشو برمیگردم بهش میگم : وات SPACE دو SPACE یو SPACE مین؟ میگه اوه! اونو میگی. ما نداریم چون عموما بدون SPACE همه چی واضحه! میگم ایتس استرِینج!

11:41

این رفیقم اینجاست،
همینجا تو همین صفحه،
همیشه بازه و
چرت میبافیم با هم
از دیوار تا دیوار
این رفیقم اینجاست.

11:31

این مردیکه میگه
نمیری بهشت اگه خوب باشی
Everything goes to hell.
امیدی نیست،
راهی نیست،
جز به گا رفتن
و بازم پشت اون یک بار دیگر هم بگا رفتن.
همیشه بعد هر فرودگاهی،
فرودگاهی است دیگر که
you will land.

17:16

به دو صد بام برایم به دو صد دام درایم، چه کنم، آهوی جانم سر صحرای تو دارد به امام حسین که جهان ذره به ذره غم غوغای تو دارد!

23:40

خنده دارترین چیزی که میگم... . من معمولا چیزای خنده دار زیاد میگم. نه اینکه بامزه ام و جک تعریف کردنم خوبه. نه اصلا. هر چی هم سعی کردم یه خورده طوری بشم که بتونم واسه مردم چیز بامزه تعریف کنم نشد که نشد. خلاصه، من چیزای خنده دار زیاد میگم. بعد دوستام دس میگیرن و میخندن بهم. منم خیلی بهم بر نمیخوره و باهاشون میخندم. من کلا خیلی بهم بر نمیخوره. یعنی میخوره، اما کم. مثلا وقتی یهو یکی که کم اورده، فحش بکشه تو روح آدم، آدم بهش بر میخوره. چمیدونم. نمیدونم. خنده دار ترین چیزی که میگم... . آها راستی من همیشه فکر میکنم کم چیز میگم در حالی که خیلی حرف میزنم. اونم بلند بلند. من کلا آدم بلندی ام. اصلا یکی از دلایلی که هی منو تو این جنبش، همایش ها فرستادن جلو، استفاده از توانایی ذاتی بلندگوییمه. بیخودی باتوم خورده تو سرم کلا تو زندگی وگرنه منو کلا سننه! هوی! تو خفه شو! خنده دار ترین چیزی که میگم رو همیشه میگم بعد میشینم فکر میکنم که چرا گفتم. نه اینکه بشینم یه ساعت فکر کنم. من کلا کم فکر میکنم. یهو یه ثانیه فکر میکنم بعد مشکلم حل میشه. حالا اینکه فقط یه ثانیه فکر میکنم نه اینکه خیلی باهوشم و اینا. نه! بسمه همین قدر. مشکلام حل میشه. تازه مشکلاتمو من اینطوری حل نمیکنم که بشینم مرد و مردونه با طرف حرفامو بزنم بگم حسن، شاکیم از دستت طوری که اسمت که میاد بالا میآرم. میشینم بهش فکر میکنم مشکلم حل میشه. بعدشم یادم میره. گفتم درباره "ناحافظه" یه وقتی.
نهایت امر، خنده دارترین چیزی که میگم رو برین از ساسا بپرسین، داره صدام میکنه نمیتونم بیشتر طولش بدم.
پانوشت:
- جدیدا نمیدونم چرا جای فلانی میگم حسن. شاید چون داداش حسینه.
- خدا پدر مادر گوگل کثافت رو بیامرزه که اگه ناحافظه رو سرچ کنی بلاگ منو میاره.

11:42

فردا روز تازه ای همچون گذشته است

11:27

شکسته شکسته
خورد، خاکِ شیر
سنگ های سخت بشریت.
قطره قطره لا به لای
ماسه ماسه
ریز ریزش می رود
در یک دقیقه
بعد می خوابد

22:13

چقدر همه چی زود خاطره میشه