آهود، آحود

06:55

ترانه تازه ساخته ات را دوست دارم
احسان
احسان
احسان
احسان

06:47

برای گوش من
صدای تو زیاده است و قلب تو
برای جان من
و داغی نگاه بازوان تو
برای جسم من

04:36

آخرین یاد ها را
پیرمرد خشک شویی گفت
شسته نمی شود
همینطور باز می ماند لک

04:33

هیچ کس را من کنار هیچ کس تاب نمی آورم
همه
برای من و من
برای شما همه

02:53

خدا و من
خدای بنده ی خدا و من
کنار هم
تمام رقص نیمه شب
برهنه نیمه بود و من
برای شعر تازه ام
زبان به سینه های تازه ی خدایی اش سپرده بودم و
سیاهی کلام ذاتی ام
به واژه های باز هر روزه اش
و نور کم فروغ خانه اش
سپیده میزدم.

08:04

فکر میکنم
14 سالم که بود
مرگ مغزی شدم
و جاش
دکتر احمق
یک سبد بنفشه کاشت

06:51

به خاک حاصلخیزی زاده شدم که ریشه ریشه درخت زاییده است
من
به آبی آغشه ام که سبزه سبزه چمن آراسته است
و هوایی که قطره قطره شبنم بالغ کرده است
زکات تبلورم را به کدامین آفتاب،
در چندمین برگه این دفتر خواهم نوشت؟
صنوبران را چه امیدی است به کبوتران؟