آهود، آحود

23:03

پریشان واژه هایی که می آیند و نمی روند
برگ های پاییز در باغ کهنه ی بی باد، تل شده اند
ترانه های کوچک مسخره، سُس زمانه اند
و خستگیِ هستی و باز، هوار کار مانده و شتاب بی صدا
و "حمله" و "کلمه" در تمام جمله های دور و بر، به وزن خنده دار خواندنش، نیش میزند