آهود، آحود

07:53

ارزش زماني، حافظه و باقي قضايا

1. براي بسياري از افراد، زمان، ارزشي بر اساس quantity دارد نه quality. بحث هميشگي کيفيت و کميت. براي مثال دوستان فاضل رشته هاي ادبي [و وابسته] براي بهره وري از زمان ديدي کميتي دارند چرا که هر زماني را که به مطالعه، تحقيق و ممارست مي پردازند، چيزي کسب کرده اند؛ حتي شناختي از موضعي ناشايست و آگاهي ايي از دانشي متروک. چنان است که از ايشان مي شنويم "امروز هفت ساعت مطالعه کرده ام". ليکن ما مهندسين [به معناي واقع لغت] زماني را به شمارش مي آوريم که حاصلي به ثمر آورده باشد. ساعت ها code نويسي بي ثمر از ديد هيچ مني قابل شمارش نيست.

2. همگان به حافظه خويش مي بالند و يادداشته هاي خود را به رخ مي کشند و آن را کمالي براي خود مي دانند. ليکن من، همين من هميشگي، آن را که ديگران نقطه ضعف خود مي دانند را در خود چو قوتي بيشتر مي پرورانم. ناحافظه ام را مي گويم. راستش حتي ياد ندارم ديشب با که و در مورد چه بحث کردم تا مجبور شدم بروم که قدم بزنم.

3. دوستي مي فرمود "آدامس چيز شريفي است. من همينطوري به هر کسي آدامس تقديم نمي کنم. او بايد خيلي دوست باشد، خيلي نزديک تا به او از آدامس هايم تعارف کنم." (با کمي تغيير)

0 Comments:

Post a Comment

<< Home