آهود، آحود

15:02

برادري دارم که گرچه هنوز بيست سال ندارد ليکن نيکو مسلک و خرد منش است و هر گفته اش را به جان توان در گرفت. اين کاغذ اوست که برايم نبشته است...

"اين چنين خواهانم که هر يک از پيروان من به آنچه که در دل آرزو دارند دست يابند و اهورامزدا کامهاشان را که بر پايه راستي و درستي استوار است برآورد و زردشت نيز اي سپندارمذ از اين کام برآوردگي ها برخوردار باشد. اي مزدا، آنچه را که شايسته ترين است بر ما ببخشاي؛ آن بهترين زندگي مينوي را و آن خرد مقدس و استوار را و آن منش نيک را که در همه دوران زندگي اين بخشش هاي ايزدي روزگار ما را با شادي قرين سازد"

يسنا، هات 43 (گاثا)، بند اول؛ اوستا، از زبان زردشت.


"آنگاه که آفرينش آغاز گشت هيچ کس جدا از آن هيچ کس نمي دانست که چه ها خواهد گذشت و اين کل که هر جزئش، خويش، کلي از اجزاي بوقلمون است در چه راه با دشنه – نتوان گفت زيبا يا - پليد خويش به راه زني مي افتد. و چه صور گونگون به هم مي آميزند و نيکان از بدان مي نالند و بدان ز وجود نيکان بيزارند.
هر لحظه نيستان مي روند و هستان مي رسند و هستان به انديشه اين هستند که ز چه روي لحظه مي گذرانيم و نيستان افسوس مي خورند که ز چه روي لحظه مي گذرانديم. آري، زندگاني همين است: لحظاتي مشوش و مرتب که مي گذرند؛ اگر در کار نگيريم و اگر ازان تو نباشند، فنايند. و اگر باشند زيبايند و بدانيم که
چون عمر به سر رسيد چه بغداد و چه بلخ / پيمانه چو پر شود چه شيرين و چه تلخ
خوش باش که بعد از من و تو ماه بسي / از سلخ به غره آيد و از غره به سلخ


و چه زيباست اگر که در تمام راه پي محبوب بگيريم و لحظه ها به مقصد وصال بگذرانيم و غم نخوريم که چرا نمي رسيم و شاد باشيم که در راهي نيک رکاب مي زنيم و بدانيم خدايوند فرشک* است"

راه آباد، يارت در ياد.
آرمين
26 فروردين يک هزار و سيصد و هشتاد و دو


پانوشت

*فرشک: مراد دهنده
* اين سخنان بخشي از زبان زرتشت – که افضل الصلوات عليهه - و بخشي از مخيله گستاخ من به مناسبت سالروز 26ام فروردين ( ماهي که زردشت در آن پاي به عرصه گيتي نهاد ) نوشته گشت که آغازي بود چونان ميليارد ها آغاز که در هر لحظه وجود خويش اعلام مي کنند. و خوش انجام باشند همه به دهش گيهان خديو.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home