آهود، آحود

16:24

بي مهر رخت روز مرا نور نماندست / وز عمر مرا جز شب ديجور نماندست
همگام وداع تو ز بس گريه که کردم / دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست
ميرفت خيال تو ز چشم من و ميگفت / هيهات از اين گوشه که معمور نماندست
وصل تو اجل را ز سرم دور همي داشت / از دولت هجر تو کنون دور نماندست
نزديک شد آن دم که رقيب تو بگويد / دور از رخت اين خسته رنجور نماندست
صبر است مرا چاره هجران تو ليکن / چون صبر توان کرد؟ که مقدور نماندست
در هجر تو گر چشم مرا آب روان است / گو خون جگر ريز که معذور نماندست
حافظ ز غم از گريه نپرداخت به خنده / ماتم زده را داعيه سور نماندست

فال؛ امروز سه شنبه؛ 19:30

0 Comments:

Post a Comment

<< Home