آهود، آحود

یکشنبه، 29 شهریور 1388

21:43


تو چشامه
شاخه های درخت نارنگی
وقتی هم میزارمشون
درست وسط حیاط بچگی

عطر نارنگی های رسیده
توی شاممه
نفس که می کشم

پهن کن فرش ها رو
مامانی جونم گفت

خوابشم دیدم